رای مردم و آزادی عامل مقابله با آمریکاست؛ نه نظامیگری
مقالات
بزرگنمايي:
پیام خوزستان - در ادامه گفت و گوی 29 دی 1399 روزنامه آرمان با محمد صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و تحلیلگر روابط بینالملل آمده است: با این وجود پس از شکست گفتمان افراطی ترامپ در آمریکا و پایان عمر گفتمان اعتدالی در ایران این خطر وجود دارد که گفتمان معتدل بایدن با یک گفتمان رادیکال در ایران در سال1400مواجه شود. در چنین شرایط تعارض گفتمانی بین ایران و آمریکا همچنان حفظ خواهد شد.
به همین دلیل به نظر میرسد در شرایط کنونی وجود یک قوه عاقله در تصمیمگیریهای کشور بیش از همیشه ضرورت دارد. از سوی دیگر رویکرد نهادهای نظارتی باید به سمتی حرکت کند که همه جریانهای سیاسی بتوانند با ظرفیت کامل در انتخابات ریاستجمهوری آینده مشارکت داشته باشند تا گفتمانهای رادیکال نتوانند قدرت را به دست بگیرند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان ملی» با دکتر محمد صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است. دکتر صدر در این زمینه معتقد است: «اگر حمایت مردم از نظام وجود داشته باشد میتوانیم در مقابل توطئههای آمریکا در برابر ایران و کشورهای منطقه ایستادگی کنیم و به اهداف خود دست یابیم. به عبارت دیگر مقابله با آمریکا به کمک دموکراسی و آزادی محقق خواهد شد، نه رویکرد نظامی. این مردم هستند که میتوانند ما را در مقابله با آمریکا به پیروزی برسانند. آزادی جزئی از حقوق اساسی مردم است که هم در اسلام روی آن تأکید شده و هم اینکه یکی از آرمانهای اصلی انقلاب اسلامی بوده است». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
بایدن از اول بهمن ماه به صورت رسمی رئیسجمهور آمریکا خواهد شد و رویکرد آمریکا در عرصه بینالمللی و بهخصوص درباره ایران تغییر خواهد کرد؟ آیا در داخل ایران فضا برای تغییر شرایط بینالمللی و معادلات آماده شده است یا اینکه فضای داخلی به سمت استفاده از فرصت پس از ترامپ حرکت نمیکند؟
در مرحله نخست باید این مسأله را مشخص کنیم که آمریکا، آمریکاست و ماهیتش تغییری نخواهد کرد. هر چند آمریکای بایدن با آمریکای ترامپ میتواند متفاوت باشد. با این وجود آمریکا کشوری است که تاکنون هزینههای زیادی برای جمهوری اسلامی ایجاد کرده و باعث شده برخی از منافع ایران در منطقه و جهان از دست برود. در زمان وقوع انقلاب اسلامی در ایران رئیسجمهور آمریکا کارتر بود که به حزب دموکرات تعلق داشت. در چنین شرایطی کارتر تا آنجا که میتوانست از شاه حمایت و تلاش کرد در مسیر پیروزی انقلاب کارشکنی کند. آمار فروش تسلیحات نظامی به ایران در آن زمان موجود است و کارشناسان نظامی به آن معترف هستند. از سوی دیگر نفتی که از ایران خارج میشد و استفاده از ایران برای امنیت اسرائیل از جمله سیاستهایی بود که آمریکا در زمان شاه در ایران دنبال میکرد. با پیروزی انقلاب همه این سیاستها، که توسط شاه برای منافع آمریکا تأمین میشد، به یکباره از بین رفت. این نکته دارای اهمیت است که آمریکا با پیروزی انقلاب اسلامی، ایران زمان شاه را از دست داد. این در حالی بود که آمریکاییها و بهخصوص کارتر تا آنجا که میتوانستند تلاش کردند حکومت شاه را در ایران حفظ کنند. کارتر هنگامی که متوجه شد نمیتواند محمدرضا شاه را حفظ کند تلاش کرد بختیار را حفظ کند. پس از آن نیز موضوع کودتای نظامی توسط ژنرال هایزر مطرح شد که در نهایت هیچکدام از این موارد به نتیجه نرسید و آمریکا مجبور شد در مقابل خواسته مردم ایران تسلیم شود. به همین دلیل همواره باید این نکته را در ذهن داشته باشیم که نگاه آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی که برآمده از انقلاب اسلامی است، به صورتی است که همه منافع آمریکا در ایران از بین رفته است. در نتیجه رئیسجمهور آمریکا چه دموکرات باشد و چه جمهوریخواه همواره این نکته را در ذهن دارد.
آیا در طول چهار دهه گذشته آمریکاییها تلاش نکردهاند با واقعیتهای جمهوری اسلامی کنار بیایند؟
این اتفاق در نهایت رخ داد و آمریکاییها با واقعبینیهایی که داشتند در نهایت نظام جمهوری اسلامی ایران را پذیرفتند و در مواضع خود نیز اعلام کردند. پس از مدتی که از انقلاب اسلامی گذشت آمریکاییها متوجه شدند وجود حکومتی مانند حکومت محمدرضا شاه در ایران امکانپذیر نیست و به همین دلیل واقعیت را پذیرفتند. با این وجود عملکرد آمریکا از گذشته تاکنون نسبت به ایران تغییر نکرده است. آمریکاییها از همان زمان تا امروز همواره در مقابل منافع جمهوری اسلامی ایستادگی کرده و به دنبال آن بودهاند که به منافع ملی ایران ضربه بزنند. در شرایط فعلی این مسأله طبیعی است که رویکرد بایدن نسبت به ترامپ متفاوت خواهد بود. این مسأله به خصوص در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بروز و ظهور بیشتری خواهد داشت. بایدن در مسائل مختلف همهجانبهنگر است. این در حالی است که ترامپ یکجانبهنگر بود. ترامپ از اغلب معاهدات بینالمللی مهم خارج شد و با شعار «آمریکا اول» که یک شعار نژادپرستانه است، سیاستهای خود را دنبال میکرد. یکی از این اقدامات نیز خروج از برجام و تحریم ایران بود. این در حالی است که بایدن دیدگاههای جدیدی مانند بازگشت به معاهدات بینالمللی و همچنین بازگشت به برجام را دنبال خواهد کرد. انتصابات بایدن در وزارت خارجه و همچنین مشاور امنیت ملی و حتی سازمان سیا به شکلی بوده که اغلب این افراد در گذشته سابقه مذاکره با ایران را در کارنامه خود دارند. به همین دلیل بدبینی خصمانهای که ترامپ و پمپئو نسبت به ایران داشتند، در بین نزدیکان بایدن مشاهده نمیشود. بنابراین حضور بایدن میتواند فضای بین ایران و آمریکا را تغییر بدهد. این اتفاق در عمل نیز پس از شکست ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری رخ داد و ما مشاهده کردیم استراتژی تروریسم اقتصادی، که ترامپ علیه ایران اعمل میکرد، از بین میرود. در چنین شرایطی ایران نیز میتواند از فرصت استفاده کند و دوباره شرایط به سمتی حرکت کند که در گذشته بین ایران و پنج به علاوه یک وجود داشت.
در حالی که بایدن رویکرد معتدلتری نسبت به ترامپ در مقابل ایران اتخاذ خواهد کرد رویکرد اصولگرایان در ایران به شکلی در حال تدوین است که احتمال در تعارض قرار گرفتن رویکرد اصولگرایان رادیکال و بایدن وجود خواهد داشت. در چنین شرایطی چه چشماندازی پیشروی دو کشور قرار خواهد داشت؟
بنده خودم را انقلابی میدانم و معتقدم نباید این کلمه را درباره برخی افراد رادیکال به کار برود. به هر حال همه ما انقلابی هستیم و از نظام جمهوری اسلامی حمایت میکنیم. با این وجود برخی از مفهوم انقلابی برداشتی دارند که در آن عقل و منطق وجود ندارد. یک انقلابی در عین حالی که ایثارگر و فداکار است و منافع جمعی و ملی را به منافع شخصی ترجیح میدهد به فکر منافع مردم و نظام جمهوری اسلامی است. به همین دلیل برای اینکه اهداف انقلاب محقق شود حتمأ باید عقل و خرد در تصمیمگیریها وجود داشته باشد. به همین دلیل تعریفی که بنده از انقلابیگری دارم چیزی جز عقل و خرد و توجه به منافع مردم نیست. کسی که به دنبال منافع خودش است انقلابی نیست. در شرایط کنونی برخی از طرحها در مجلس شورای اسلامی در حال تدوین است. این در حالی است که اگر این طرحها تصویب شود به قانون تبدیل میشود و قانون نیز برای همه لازمالاجراست. در گذشته این تفکر در بین برخی افراد وجود داشت که اگر مجلس و در نهایت ساختار سیاسی کشور یکدست شود به سود کشور است. این در حالی است که در شرایط کنونی این واقعیت برای همه مسجل شده که اگر افراطیگری بر کشور حاکم شود، منافع مردم و نظام تأمین نخواهد شد. البته اگر مردم متوجه کارکرد واقعی افراطیون شوند و بفهمند که رویکرد این افراد تنها در حد حرف و شعار است و در زمینه مدیریت کشور حرفی برای گفتن ندارند اتفاق مثبتی رخ خواهد داد. هنگامی که مردم از چهره واقعی این افراد با خبر شوند به آنها اعتماد نخواهند کرد و به عملکردشان امید نخواهند داشت.
اگر یک دولت اصولگرا در آینده روی کار بیاید که با مجلس یازدهم همسو باشد آیا میتوان شرایطی را متصور بود که موانع داخلی اجازه ندهد تنشهای بین ایران و آمریکا کاهش پیدا کند؟
معتقدم شرایط کشور به سمتی در حال حرکت است که شورای نگهبان و عقلای اصولگرایی به این نتیجه رسیدهاند که کاهش مشارکت مردم در انتخابات به سود نظام نیست و چهبسا نظام را در خطر قرار بدهد. نظام جمهوری اسلامی به معنای این است که جمهور مردم در تصمیمگیریها نقش دارند. در نظام جمهوری اسلامی همه مسئولان توسط مردم انتخاب میشوند. به همین دلیل مسئولان مرتبط نباید به شکلی عمل کنند که مشارکت و جمهور مردم نقشی در انتخابات آینده و تعیین سرنوشت خود نداشته باشند. بنده بعید میدانم رویکرد مانند انتخابات مجلس یازدهم باشد و این روند تغییر خواهد کرد. به نظر میرسد مسئولان این واقعیت را درک کردهاند که مجلس و حکومت یکدست به سود نظام نیست. شرایط باید به سمتی حرکت کند که همه سلایق مردم در حاکمیت نقش داشته باشند و همه نحلههای فکری در مدیریت کشور نماینده داشته باشند. بدونتردید اگر انتخاباتی رقابتی برگزار شود هر کسی که برنده انتخابات شد مورد تأیید همه مردم و گروههای سیاسی قرار خواهد داشت. چنین فردی در ابتدا در داخل کشور دارای قدرت تأثیرگذاری برای حل مشکلات مردم خواهد بود و همچنین در عرصه بینالمللی میتواند از موضع قدرت با کشورهای مختلف جهان وارد تعامل و گفتوگو شود.
به نظر شما پس از گفتــمان اعتدال آقای روحانی زمینه شکلگیری یک دولت اصلاحات در1400 وجود خواهد داشت؟ در این زمینه چه چالشها و فرصتهایی را مشاهده میکنید؟
دولت اصلاحات در گذشته دارای خطمشی و رویکرد مخصوص به خود بوده که اتفاقأ در زمینه داخلی و خارجی عملکرد قابلقبولی داشته است. در شرایط کنونی در زمینه داخلی ضرورت توسعه سیاسی، آزادی احزاب و گروهها و رسانهها احساس میشود. این در حالی است که اقتصاد امروز ایران نیز با چالشهایی مواجه است و به همین دلیل باید به دنبال ساماندهی اقتصادی باشیم که برای مردم رفاه و آسایش به همراه داشته باشد. در زمینه سیاست خارجی نیز اعتمادسازی و تشنجزدایی و امنیت ایران و منطقه از جمله مهمترین اولویتهای کشور به شمار میرود. بنده دارای یک تز هستم که این تز را تشریح میکنم. به نظر من اگر ما قرار است با آمریکا مقابله کنیم راهحل این مقابله نظامی نیست. مقابله با آمریکا باید توسط مردمی صورت بگیرد که پشتوانه نظام هستند و با تمام وجود از نظام حمایت میکنند. این همان چیزی است که آمریکا را به این نتیجه رساند که انقلاب اسلامی ایران در حال پیروز شدن است و اکثریت قریب به اتفاق مردم از انقلاب حمایت میکنند. اگر حمایت مردم از نظام وجود داشته باشد میتوانیم در مقابل توطئههای آمریکا در مقابل ایران و کشورهای منطقه ایستادگی کنیم و به اهداف خود دست یابیم. به عبارت دیگر مقابله با آمریکا به کمک دموکراسی و آزادی محقق خواهد شد، نه رویکرد نظامی. این مردم هستند که میتوانند ما را در مقابله با آمریکا به پیروزی برسانند. آزادی جزئی از حقوق اساسی مردم است که هم در اسلام روی آن تأکید شده و هم اینکه یکی از آرمانهای اصلی انقلاب اسلامی بوده است. این در حالی است که برای بدست آوردن آزادی باید تلاش کرد. آزادی یک حق است و حق هم گرفتنی است. بنده امیدوارم در آینده در این مسیر حرکت کنیم و دستاوردهای مناسبی نیز به دست بیاوریم.
مهمتریـن موانع آزادی در شرایـط کنونـی در کشور چیست؟
مهمترین موانع آزادی در کشور اندیشههای افراطی است که همواره در مسیر آزادی سنگاندازی میکنند و اجازه نمیدهند این امر در کشور به طور کامل محقق شود. شگرد این تفکر نیز فضا را امنیتی کردن است و بدینوسیله تلاش میکنند دیدگاههای رادیکال خود را در مقابل اندیشه آزادیخواهی قرار بدهند. بنده امیدوارم در آینده عقلانیت و منطق جایگزین اندیشه افراطیگری شود و موانع برای تحقق آزادی از بین برود. بدونتردید هرچه در مسیر آزادی و دموکراسی کارشکنیهای بیشتری صورت بگیرد به همان اندازه جامعه در حل مشکلات خود ناتوانتر خواهد شد.
منبع: روزنامه آرمان ملی برچسبها مشارکت انتخاباتی ایالات متحده آمریکا مشارکت های مردمی خانه احزاب ایران
لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/240717/