بزرگنمايي:
پیام خوزستان - «نجلا» درام مذهبی 17 قسمتی شبکه سوم سیما به پایان رسید. مجموعه ای که با شیوه روایت و پرداختش بعد از «زمین گرم»، «ایلدا» و چند سریال دیگر در دوران پساکرونایی، حکایت از عصری جدید در عرصه سریال سازی سیمای ملی دارد
چرا سریال نجلا پرمخاطب نشد؟
فارغ از اینکه تمام آثار ساخته شده بعد از شیوع کرونا، خوب یا بد از کار درآمده است، باید واقعیتی را قبول کرد؛ اینکه سیمای ملی بعد از همهگیری کروناویروس یا به اجبار یا خودخواسته به سمت استفاده از چهره های جدید و جوان در عرصه فیلم سازی تلویزیونی رفته است.
سریال «نجلا» به کارگردانی خیرا... تقیانی پور، بعد از کش و قوسهای فراوان به پایان رسید تا حالا بهتر و بیشتر بتوان درباره آن صحبت کرد. مجموعه ای که اگرچه با حواشی خوانی رسانه ای برای توجه به آن، تلاش فراوانی شد، اما حقیقت آن است که هرگز نتوانست موفقیت چندانی به دست آورد و در زمره آثار درجه 2 سریال سازی سیما باقی ماند.
بیشتر بدانید : متن پیش فرض برای لینک پیش فرض
فرسنگ ها فاصله با «مدار صفر درجه»
در «نجلا»ی خیرا... تقیانی پور که یک تئاتری تمام عیار است و شاید این اولین تجربه جدی کارگردانی تلویزیونی او باشد، در وهله اول با لهجه جنوبی و موقعیت جغرافیایی، روبهرو هستیم. کارگردان جوان از چه رو و با چه هدفی، کیلومترها دورتر از زادگاهش تهران، آبادان را برای ساخت اولین ساخته تلویزیونی خود انتخاب میکند، موضوعی است که بر همه پوشیده است. با این همه، چالش سخت آقای کارگردان، استفاده درست از لهجه است. شاید یکی از جدی ترین دلایل استقبال نکردن مخاطبان سیما از «نجلا»، لهجه آبادانی غلطی بود که به طور غلو شده و فارغ از تکنیکهای مرسوم گفتاری محلی از سوی بازیگران غیرجنوبی فیلم ادا میشد. لهجهای که با لهجه عربیِ بازیگران عرب زبان سریال، درمیآمیخت و مخاطب را گیج میکرد و از تماشای فیلم منصرف.
سارا رسول زاده و آزیتا حاجیان در نجلا
شاید این تصور وجود داشته باشد که لهجه جنوبی ایران و عربی آن قدر پیچیدگی و دشواری دارد که کارگردان راه گریزی از آن نداشته است، اما حقیقت این است که نمونه مشابه و ناقض این را میتوان کتاب «مدار صفر درجه» نوشته احمد محمود دانست. اگرچه شاید در مقام قیاس نتوان یک اثر تصویری را با یک اثر مکتوب مقایسه کرد، اما کتاب «مدار صفر درجه»، نمونه خوبی از شیوه ادای نوشتاری برای لهجه آبادانی است. لهجه شیرینی که در کتاب مذکور به راحتی میتوان آن را ادا کرد و حتی اگر هیچ شناختی از لهجه آبادانی نداشته باشید، باز هم میتوانید بعد از خواندن چند صفحه از کتاب، ناخودآگاه خود را از نظر لهجه و فرهنگ با مردمان خونگرم جنوب کشور همسان ببینید.
قصه خوبی که بد خوانده شد
گروه نویسندگان «نجلا»، مهدی حمزه، حسین امیرجهانی و هادی قربانی اگرچه خط داستانی جذاب و پُرکششی را ترسیم کرده بودند، اما همچون ضعف بسیاری از فیلمنامهنویسان ایرانی که شاید متأثر از سیاستهای سیمای ملی ماست، پایانی خوبی برای آن ننوشتند.
حسام منظور و سارا رسول زاده در نجلا
«نجلا» ماجرای دختر و پسر عاشق پیشه ای است که در دل بحرانهای سال 58 درگیر اتفاقاتی میشوند که آنها را به خاک عراق میکشاند. قصهای که اگر از سوی کارگردان آن خوب خوانده میشد شاید میتوانست پُر از تعلیقهای تصویری باشد که آن را به سمت اثری درخور پیش ببرد. با این حال، قصه خوب «نجلا» پرداخت مناسبی نداشت مورد توجه و استقبال مخاطبان قرار گیرد.
چشمان نجلا
«نجلا» نه تنها در هسته بازیگران اصلی خود یک بازیگر آبادانی یا جنوبی هم نداشت بلکه نقش اصلی آن را دختری اهل تهران و با معیارهای زندگی پایتخت ایفا میکرد. سارا رسولزاده، بازیگر نقش «نجلا» متولد تهران است و در کارنامه هنری او ایفای نقشی کوتاه در مجموعه تلویزیونی «پردهنشین» و حضوری جدی در «عاشقانهها»، سریال شبکه خانگی را میتوان نام برد.
سارا رسول زاده در نقش نجلا
رسولزاده صرفا به خاطر چشمانش که به درستی با نام «نجلا» شخصیت اصلی داستان که به معنی «زنی با چشمان فراخ» است برای این سریال انتخاب شده است. بازیگری که بعد از سالها دوری از جعبه جادویی با نقشی متفاوت و دشوار به روی آنتن رفت، اما در حساسترین زمانهای فیلم، مانند یک آماتور ظاهر شد. به عنوان مثال «نجلا»ی داستان در سکانس کلیدی اعتراف به سفر کربلا برای پیدا کردن فرزندش حسین و تعریف معجزه اباعبدا... الحسین (ع) درهنگام تولد پسرش، آنقدر ضعیف ظاهر میشود که در منولوگ چند دقیقهای، نه تنها قطرهای اشک در چشمانش ندارد بلکه زاری تصنعی او هم خوب از کار در نمیآید.
ملیکا شریفی نیا و مادرش آزیتا حاجیان در نجلا
به عبارتی او در اندازه یک نابازیگر در این سکانس ایفای نقش میکند که نه موسیقی خوب فیلم و نه بازی عمیق حسام منظور هم به او کمکی نمیکنند. البته نباید از این مسئله هم غافل شد که کارگران در بازی گرفتن از ستارههایی، چون حسام منظور هم در این اثر ناتوان بوده است. منظور که در چند سال اخیر، با آثاری، چون «بانوی عمارت» و «برادرجان» در تلویزیون جای خود را باز کرده، در «نجلا» نتوانست به اندازههای قبلی خود نزدیک شود. استفاده بد از لهجه و زبان بدن شاید بدترین اتفاقی بود که برای یک تئاتری تمام عیار، زیر نظر یک کارگردان جوان و البته تئاتری میتوانست رقم بخورد.
حاشیه های «نجلا»
یکی از اتفاقاتی که در طول سریال «نجلا» سرو صدای زیادی در رسانهها و فضای مجازی داشت، ماجرای نطق جلیل مختار، نماینده مردم
آبادان در مجلس شورای اسلامی بود. این نماینده، در حالی خواستار توقف پخش این سریال شده که تطابق نداشتن فیلم با واقعیت فرهنگ مردم
آبادان را موجب اختلاف پراکنی در جامعه دانسته بود.
ادعایی که پیشتر بارها در آثار مشابه سیمای ملی که با قومیت های مختلف سر و کار داشت، از سوی برخی از بهارستان نشینها مطرح شده بود و عمدتا کسی به آن وقعی نمینهاد! با این همه، پاسخ کارگردان جوان، تهیهکننده و حتی گروه بازیگران این اثر نشان از آن داشت که گویی این حاشیه سازی، خودساخته و حاصل روابط عمومی سریال بود تا «نجلا» در شب و روزهای پایانی صفر، مورد توجه مردم قرار بگیرد. اتفاقی که البته تا حدودی رقم خورد، اما در واقع هیچ گاه «نجلا»، «مدار صفر درجه» احمد محمود نشد.
بیشتر بدانید : سریال پربازیگر نجلا: ساعت پخش و تصاویر
بیشتر بدانید : ملیکا شریفی نیا، حسام منظور و سارا رسول زاده در نجلا + عکس
بیشتر بدانید : حسام منظور، سارا رسول زاده و آزیتا حاجیان در نجلا + تصاویر
بیشتر بدانید : از ملیکا شریفی نیا تا مریم مومن و دیبا زاهدی در سریال های محرم 99 + عکس
منبع: shahraranews.ir