بزرگنمايي:
پیام خوزستان - رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا در ژوئن سال 1987 از برلین دیدار کرد. او در برلین غربی در برابر دروازه براندنبورگ سخنرانی غرایی ایراد کرد و گفت: «آقای گورباچف، دروازه را باز کنید.
این دیوار را براندازید.» حدود 40 هزار نفر با شنیدن این سخنان فریاد شادی سر دادند. یک سال پیش از آن گورباچف، رهبر اتحاد شوروی دکترین دوگانه گلاسنوست (فضای باز سیاسی) و پرسترویکا (اصلاحات اقتصادی) را معرفی کرده بود.
جان اف کندی، رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا 26 ژوئن سال 1963 از برلین دیدار کرد و دیوار برلین و نوار مرگ را از نزدیک دید.
او در طول سخنرانیاش جملهای گفت که در تاریخ برای همیشه ثبت شد: «من یک برلینی هستم.» کندی در این سخنرانی تاریخی تاکید کرد که ایالات متحده اجازه نمیدهد که برلین غربی به دست اتحاد جماهیر شوروی بیفتد.
یک سال پس از ساخت دیوار برلین، جوانی 18 ساله به نام پتر فشتر سعی کرد از آن بالا برود. سربازان جمهوری دموکراتیک به او شلیک کردند. این جوان 18 ساله به بخش شرقی برلین سقوط کرد و تقریبا یک ساعت در منطقه مرزی موسوم به "نوار مرگ" التماس میکرد و کمک میطلبید.
بالاخره نیروهای گشت مرزی این مرد زخمی را از آن جا بردند. بعدازظهر همان روز فشتر جان داد؛ واقعهای که انزجار جهان را برانگیخت.
در نهایت این مردم بودند که با انقلاب صلحآمیزشان موفق به کسب آزادی شدند. روز 9 نوامبر سال 1989 دیوار برلین فرو ریخت. طی سالهای 1961 تا 1989 دست کم 101 تن جانشان را در مسیر فرار از آلمان شرقی و گذر از دیوار از دست دادند.
اما هنگامی که مرز میان آلمان شرقی و غربی گشوده شد، یک قطره خون هم به زمین نریخت.
مرز میان برلین شرقی و غربی با این دیوار مشخص میشد. در جوار دیوار برلین، مناطق ویران و متروکه و زمینهای بیصاحب شکل گرفتند که به پارکینگ، زبالهدانی یا مناطق سبز دستنخورده تبدیل شدند.
این زمینها محلی برای بازی کودکان شد و هنرمندان از آنها به عنوان فضایی برای فعالیتهای خود استفاده کردند.
در حد فاصل دروازه براندنبورگ و میدان پوتسدام که از مهمترین میدانهای شهر برلین است، یک منطقه حائل با موانع مختلف ایجاد شد. در این منطقه حصارکشیهای گوناگون با سیم خاردار صورت گرفت و خودروهای سنگین نظامی و برجهای دیدبانی از جنس چوب مستقر شدند. در تمام مدت نیز سربازان مشغول گشتزنی بودند.
1961: دیوار برافراشته می شود
13 اوت 1961 جمهوری دموکراتیک آلمان آغاز به کشیدن دیواری به دور آن بخش از برلین کرد که تحت اشغال نیروهای اتحاد جماهیر شوروی بود. همه ارتباطات میان شرق و غرب قطع شد.
در هفتههای بعد آجرهای بتونی یکی پس از دیگری روی هم قرار داده شدند و دیوار بالا رفت. در پی آن مقامات آلمان شرقی دستور دادند بر سر دیوار نیز سیمهای خاردار نصب شود تا مردم جرات بالا رفتن از دیوار و فرار به سوی غرب را از سر بیرون کنند.
امروزه تنها در چند نقطه از کلانشهر برلین بقایای دیوار قابلمشاهده است و خیلیها نمیدانند که دیوار دقیقا در کجای شهر کشیده شده بود. در سال 2014 به مناسبت 25مین سالگرد فروپاشی دیوار پروژهای با نام "مرزهای روشن" اجرا شد: 6 هزار و 880 بالون نورانی در ارتفاع 3 متر و 40 سانتیمتر در مسیری به درازای 15 کیلومتر و سه متر همان جا که قبلا دیوار برلین قرار داشت، به اهتزاز درآمدند.
بنای یادبود موسوم به "گالری بخش شرقی" یک کیلومتر و 316 متر طول دارد و درازترین بخش باقی مانده از دیوار برلین است. پس از فروپاشی دیوار 118 هنرمند از 21 کشور جهان در بهار سال 1990 بر روی آن نقاشی کردند.
این بنای یادبود هر سال صدها هزار بازدیدکننده را به سوی خود جلب میکند.
در ژوئن سال 1990عملیات تخریب بخشهای مختلف به جای مانده از دیوار و تمامی موانع مرزی آغاز شد. بقایای دیوار از جا کنده شده و حتی تکهتکه شدند. بعدها از قطعات دیوار عمدتا در ساخت و سازهای شهری استفاده شد
دوپارگی برلین، جهان را نیز به شرق و غرب تقسیم کرد و رسما "پرده آهنین" در زندگی ساکنان شرق و غرب آلمان نقش آفرید. میان زوجها، خانوادهها و دوستان بیرحمانه جدایی افتاد.
"دیوار محافظت ضدفاشیستی"، نامی که کمونیستها به دیوار داده بودند، در حقیقت بیمعنا بود؛ هدف اصلی از ساخت این دیوار رویارویی با ورود مزاحمان نبود، بلکه رهبران آلمان شرقی میخواستند از فرار شهروندانشان به آلمان غربی جلوگیری کنند.
کریس گفروی 20 ساله آخرین کسی بود که در حال تلاش برای بالارفتن از دیوار برلین و فرار به آلمان غربی کشته شد. 9 ماه پس از آن دیوار برلین فرو ریخت.
حال دیگر در سرتاسر دیواری که تا پیش از آن به شدت پاییده میشد، سوراخهای بزرگی کنده شده بودند که مردم از آن گذر میکردند. در این تصویر دیده میشود که چگونه سربازان مرزی به یک خانواده برای گذر از یکی از این حفرهها کمک میکنند.
آن روی دیوار برلین را که به سمت شرق آلمان بود، به رنگ سفید درآورده بودند، در واقع آغاز دیوار از شرقیترین بخش بود، که تا کلیسای سنت توماس در غرب برلین امتداد مییافت.
وزارت امنیت آلمان شرقی موسوم به "اشتازی"، نیروهای مرزی و مأموران پلیس همگی بر دیوار نظارت داشتند تا کسی از روی آن گذر نکند. برای ورود به این منطقه کسب اجازهنامه ضروری بود.
از سال 1975 دیوار بلندتر از پیش شد. ارتفاع دیوار مرزی به سه متر و 60 سانتیمتر رسید و نیروهای گشت مرزی بر ساخت و ساز نظارت میکردند. یک مأمور پلیس آمریکایی از برلین غربی نیز نظارهگر این اتفاقات بود.