چگونه قلبهای شکسته را ترمیم کنیم؟
مقالات
بزرگنمايي:
پیام خوزستان - معمولا در مشکلاتی که در روابط به وجود میآید هرکس برای خود توجیهی دارد و از زاویه دید خود به مشکل نگاه میکند و نیز کمتر کسی سهم خود را در بروز مشکل میپذیرد؛ به همین دلیل نهتنها مشکل حل نمیشود، بلکه حس ناراحتی و دلشکستگی نیز بیشتر خواهد شد. اما در این مواقع چه باید کرد؟ اگر نتوان بهسادگی از رابطه خارج شد، چگونه باید بار غم و غصه ناشی از مشکلات موجود را کمی سبکتر کرد تا بتوان در فرصتی مناسب، تصمیم درستی گرفت.
دراینخصوص با دکتر هرایر دانیلیان ، روانشناس و مشاور ، گفتوگو کردهایم.
شکستن دیوارهای اعتماد
وقتی رابطهای به هر دلیل با مشکل مواجه شود، اولین چیزی که ضربه میبیند، اعتماد و اطمینانی است که پایههای محکم یک رابطه را تشکیل میدهد و وقتی این دیوارها آسیب ببینند یا فروبریزند، نخستین چیزی که برای بازسازی آن لازم است، زمان است. وقتی مشکلی در رابطه بهوجود میآید، مثلا خیانت یکی از طرفین اتفاق میافتد، نمیتوان از شخص آسیبدیده انتظار داشت خیلی زود مشکل را پشتسر بگذارد؛ چراکه زمان برای جبران و ترمیم این رابطه نیاز است.
همچنین بدانیم در مدتی که طرفین به یکدیگر زمان میدهند، هرکس باید بهطور فردی مشکل را بررسی کرده یا کسی را داشته باشد که بتواند به او کمک کند. در این مدت نیز روابط باید عادی شود تا از شدت خشم و هیجان دو طرف، بهویژه شخص آسیبدیده، کم شود. درکنار آن لازم است به مشاور یا متخصص مراجعه شود؛ البته اگر هر دو با هم به مشاور مراجعه کنند، قطعا نتیجه بهتری میگیرند و البته یادمان باشد که گذشت زمان هم عامل بسیار مهمی است.
افزایش مهارتهای ارتباطی
لزوم حل مسئله و برقراری ارتباط موفق بعد از شکست در رابطه بیشتر احساس میشود؛ اینکه دو طرف مراقب ارتباط خود باشند و راههای مختلف برای رسیدن به نتیجه بهتر را امتحان کنند، بسیار مهم است. ولی وقتی مشکلی در ارتباط به وجود میآید، حتما برای رویارویی با مشکل و بهحداقلرساندن آسیبهای جانبی آن به مهارت احتیاج داریم؛ خوب گوشکردن نیز یکی از مهارتهای مهم اجتماعی است. وقتی ما حرفهای طرف مقابل را فقط میشنویم، اما توجه لازم را نداریم، طبیعی است که نتوانیم طرفمان را درک کنیم؛ چون متوجه خواستههای واقعی او نمیشویم؛ بهتر است سعی کنیم با توجه به شناختی که از طرف مقابل داریم، متوجه رفتار او بشویم؛ نه اینکه فقط تعبیر خود را داشته باشیم. افراد باید بتوانند معنای جدیدی به گفتههایی که از همسرشان میشنوند، بدهند و لزوما همان برداشتهای قبلی را نداشته باشند.
تمرکز بر خود
بهتر است وقتی مشکلی پیش میآید، همسران ابتدا بیشتر بر رفتار خود تمرکز کنند، نه طرف مقابل تا شناخت بیشتری از خود داشته باشند. درواقع ما باید ببینیم وقایع و اتفاقات چه تاثیری بر ما میگذارند و چه چیزی باعث میشود بهاصطلاح از کوره دربرویم و حالمان بد شود. اگر بتوانیم بادقت و باحوصله جوابی برای این سوالات پیدا کنیم، بهتر و بیشتر با نقاط ضعف و قوت خود آشنا میشویم و کمک زیادی به بهبود رابطهمان خواهیم کرد.
درواقع با این روش ما توانایی پیدا میکنیم تا به مسائل بعدی بهتر بپردازیم و نیز قادریم معانی و مفاهیمی را که قبلا در ذهنمان نقش بسته و باعث آزار و اذیت ما شده بود، تغییر دهیم؛ زیرا گاهی ما پیشفرضهایی در ذهن خود داریم که نمیگذارند از زندگی لذت بیشتری ببریم و مدام ما را آزار میدهند.
پذیرش واقعیت
وقوع برخی حوادث در زندگی گاهی آنقدر سخت و دور از انتظار است که پذیرش را برای ما بسیار سخت میکند، ولی باید بدانیم که هرقدر دیرتر آن را بپذیریم، دیرتر به نتیجه میرسیم؛ البته این کار آسان نیست و بهتر است حتما از مشاور و متخصص در این زمینه کمک بگیریم؛ مثلا اگر مشکل ما در ارتباط، خیانت طرف مقابل باشد، حتما باید روی عزتنفس خود بیشتر کار کنیم تا بپذیریم وقتی کسی به ما خیانت میکند، لزوما به این معنا نیست که دیگر ما را دوست ندارد یا ما بهاندازهکافی خوب و دوست داشتنی نبودهایم و باید بدانیم گاهی بعضی افراد به دلیل مشکلاتی که خود دارند، دست به چنین کارهایی میزنند.
بازسازی و ترمیم
اینکه زمان بازسازی و ترمیم یک رابطه بعد از وقوع یک حادثه و شکست به چه شکل خواهد بود و چقدر طول میکشد، بستگی به عوامل بسیاری دارد؛ میزان آسیب، زمانیکه از آن گذشته، میزان درگیری و شدت آسیبی که به رابطه وارد شده و … مشخص میکنند که تا چه حد میتوان اعتماد را بازسازی کرد، اما این را هم فراموش نکنید که خواست افراد و تلاش دو طرف عامل بسیار مهمی در اثربخشی و نتیجهگرفتن از یک رابطه خواهد بود. بعضی افراد خیلی دیر به نتیجه میرسند، ولی شاید بتوانند با اعتمادی بیشتر از قبل به رابطه برگردند. اما شکست در بعضی خانوادهها هیچ راه بازگشتی برای آنها باقی نمیگذارد و با فروپاشی دیوارهای اعتماد، افراد دلیلی برای ترمیم آن نمیبینند.
پیشینه و واکنش نسبت به مشکلات
میزان اعتماد افراد، معمولا رابطه مستقیمی با تجربه و پیشینهای دارد که افراد ازقبل نسبت به مشکل موجود داشته و تجربه کردهاند؛ ولو به شکلی متفاوت؛ مثلا شاید بعضی افراد از زمان کودکی فکر میکردند پدر و مادر در حق آنها خیانت میکنند و این واژه برای آنها معانی مختلفی دارد؛ یعنی همین که مادر و پدر به آنها توجه لازم را نداشتند و بهنوعی حقشان را ادا نمیکردند، آنان را در مقایسه با دیگران آسیبپذیرتر میکرد و شاید هم ندیدن توجه کافی با واژه خیانت یا ترک و طرد در ذهن آنها شکل گرفته و بدین ترتیب طبیعی است که در ارتباط زناشویی گاهی هر بیتوجهی و غفلت از نیازهای یکدیگر را خیانت تلقی کنند. رویارویی کسانی که وابستگی عاطفی زیادی به طرف مقابل دارند نیز با این موضوع سختتر خواهد بود. درواقع وقتی ارتباط عاطفی محکمی بین دو نفر وجود داشته باشد، وقوع هر نوع مشکل بیشتر آنها را آزار خواهد داد.
مذاکره، بررسی دوجانبه و اطمینان
بعد از طی زمانیکه دو طرف به همدیگر میدهند تا آرامتر شوند اگر به نتیجه رسیدند که میتوانند رابطه را ادامه دهند، باید زمانی را هم اختصاص دهند تا مشکل را با کمک یکدیگر بررسی کنند. در این هنگام باید برای صبر و فرصتی که برای ترمیم رابطه به همدیگر میدهند سپاسگزار باشند و همدیگر را برای اتفاقات خوبی که بعد از وقوع مشکل افتاده است، ستایش کنند؛ همچنین در این هنگام افراد به همدلی یکدیگر نیز بسیار احتیاج دارند؛ مثلا باید به همدیگر حق بدهیم و درک کنیم که مشکل موجود تا چه حد توانسته باعث آزار ما شود.
افزایش اعتمادبهنفس نیز برای حل مشکل بسیار مهم است. وقتی شخص اعتمادبهنفس و عزتنفس بالایی داشته باشد، هنگام بروز مشکل کمتر آسیب میبیند و بهتر میتواند با مسائل کنار بیاید. برای افزایش اعتمادبهنفس در رابطه، شخص باید ببیند چه چیزهایی باعث میشود نتواند به خودش اعتماد کند و درعوض هراس و بیم بر او چیره میشود. گاهی پیداکردن این مشکلات بهتنهایی ممکن نیست و لازم است شخص حتما از متخصص، مشاور یا شخصی آگاه کمک بگیرد.
لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/279959/