چاپ

پیام خوزستان - در خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی، 17 تیر 1377 آمده است:
آقاى [محمد] جهرمى آمد. گزارشى از وضع کمیسیون‌هاى مجمع [تشخیص مصلحت نظام] داد و گفت، آقاى [محسن] رضایى، [دبیر مجمع]، به خاطر فرزندش، حال بدى دارد. درباره تشکیلات بحث شد. پیشنهاد داشت، آقاى دکتر [حسن] روحانى یا مهندس [اکبر] ترکان را براى وزارت کشور معرفى کنند. از وضع بد اقتصادى و مدیریتى گفت.
آقاى امید مجد آمد. ترجمه قرآن را به شعر درآورده و چاپ شده. گفت، استقبال خوبى شده است. چند آیه را خواندم؛ اشتباهاتی دارد. دقیق نیست، ولى طبع روانى دارد. در مدت یک سال، حدود 18 هزار بیت شعر سروده. لیسانس پتروشیمى است و مایل است در رشته ادبیات ادامه تحصیل بدهد. براى تجدید چاپ، وام خواست. به او پیشنهاد کردم، دوره کتاب «سیماى سازندگى» را به شعر درآورد؛ قرار شد بررسى کند، اگر از عهده برمى‌آید، اطلاع دهد.
اخوى محمد، [معاون اجرایی رییس‌جمهور] آمد. گفت، وضع جلسات دادگاه آقای کرباسچى، به صورت مستهجنى درآمده و خوب است کمک کنم که تمام بشود و براى شرکت در دادگاه مشورت‌ کرد ؛ گفتم، اگر نرود بهتر است؛ چون حساسیت دارند.گفت، طرح قابل قبولى براى امور اقتصادى نیاورده‌اند و پیشنهادهاى سطحى و شعارى و غیرعلمى ارایه شده است.
ظهر، عفت و سارا و مونا و اشرف در دفتر بودند. عصر سمفونى سازندگى را دیدیم؛ اخیراً تصویرهاى مناسب هر بخش را روى آن گذاشته‌اند. بد نیست، ولى تصاویر جالبى انتخاب نشده است.
آقاى دکتر جلالى نایینى آمد. از دستاورد‌هاى سازندگى تمجیدکرد و از وضع جارى اظهار نگرانى‌ کرد که تصمیم‌گیرى، به خاطر شرکت سلیقه‌ها و خطوط مختلف در دولت، دشوار است. در یکى از سازمان‌هاى بین‌المللى، براى هماهنگى برنامه‌هاى کشورهاى جنوب آفریقا کار مى‌کند. استاد دانشگاه است.
در گزارش‌ها، مرگ [موشود] ابیولا در نیجریه مورد توجه است. چند سال پیش، مردم او را به ریاست‌جمهورى انتخاب کردند، ولى نظامیان، کودتا و او را زندانى‌کردند. بنا بود آزاد شود که خبر مرگ او در زندان منتشر شد؛ مردم شورش‌کرده‌اند.