پیام خوزستان
ارباب کیخسرو؛ خدمات بی‌انتهای یک زرتشتی به ایران
جمعه 18 تير 1400 - 12:14:55
پیام خوزستان - کیخسرو شاهرخ به تاریخ 8 تیر ماه 1253 خورشیدی در کرمان به دنیا آمد. پدرش شاهرخ، فرزند اسکندر و مادرش فیروزه دکتر خسرو سندل بود. پدر کیخسرو پیش از تولد او درگذشت و کیخسرو پدرش را ندیده بود. کیخسرو و برادرش رستم با زحمات مادر 19 ساله با درآمد بافندگی و خیاطی بزرگ می‌شوند.

پیام خوزستان


رستم و کیخسرو در مکتب‌خانه‌ای که پسرعموی پدرشان به نام ملا مرزبان در کرمان تاسیس کرده بود، دروس ابتدایی را می‌آموزند. کیخسرو در سن 12 سالگی با برادرش به تهران می‌آید و 4 سال در مدرسه آمریکایی‌ها در تهران درس می‌خوانند. کیخسرو ضمنا در بیمارستان آمریکایی آن زمان کاری پیدا می‌کند.
در شانزده سالگی با پس‌انداز خود سفری یک‌ساله به هندوستان داشت؛ و در دارالفنون بمبئی به تحصیل ادامه داد. در 18 سالگی با فیروزه کریم‌داد خرمی ازدواج می‌کند. حاصل این ازدواج 7 پسر و 4 دختر بوده. دو پسرش در کودکی در می‌گذرند و یک پسر دیگرش به نام شاهرخ که جوان تحصیل‌کرده‌ای بوده به اصرار خودش برای تحصیلات عالی با شخصی به نام پرنسس ارفع عازم اروپا می‌شود. ولی در راه شیراز با تیر دزدان قشقایی کشته می‌شود.

پیام خوزستان


در 21 سالگی از طرف انجمن خیریه پارسیان بمبئی به مدیریت مدرسه زرتشتیان کرمان رسید و به کرمان بازگشت و به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی زرتشتیان مشغول شد. کیخسرو به کمک یکی از افراد فامیلش به نام جمشید جهانگیر سه مدرسه دخترانه یکی در قپه سبز، دیگری در دروازه ناصریه و سومی در محله شهر و به کمک افراد دیگر سه مدرسه پسرانه یکی در پاراموتون، دیگری در قنات‌غسان و سومی در اسماعیل‌آباد جوپار تاسیس می‌کند و سرپرستی آموزش در آن مدارس را خود به عهده می‌گیرد، هم چنین مدرسه جمشید جم، دبستان ایرج، دبستان گیو، دبیرستان فیروز بهرام، دبیرستان انوشیروان دادگر مدارسی بوده که ارباب کیخسرو عمدتا با جذب کمک از افراد سرشناس و متمول و نیکوکار و همچنین جامعه زرتشتی ساخته و تحصیل در آن‌ها برای عموم امکان پذیر بوده است.
ارباب کیخسرو در سال 1286 خورشیدی عده‌ای از زرتشتیان ساکن تهران را در کاروانسرای مشیر خلوت جمع کرد و 12 نفر برای مدت دوسال به عنوان اعضای انجمن زرتشتیان تهران انتخاب و انجمن را به طور رسمی تشکیل دادند. ارباب کیخسرو به عنوان رییس انجمن زرتشتیان انتخاب شد و تا پایان زندگی یعنی تا 11 تیر 1319 خورشیدی ریاست انجمن را به عهده داشت.

پیام خوزستان


در دوره اول مجلس زمانیکه ارباب جمشید نماینده مجلس بود، دولت لایحه‌ای به مجلس برد که در آن نوشته بود: «در مقابل قوانین مصوبه مجلس همه مسلمانان مساوی‌الحقوق هستند.» وقتی این لایحه در روزنامه‌ها چاپ شد، کیخسرو که کارمند ارباب جمشید بود اعتراض کرد و لایحه‌ای نوشت که: همه‌ی ایرانیان در مقابل قوانین مصوبه مجلس دارای حقوق مساوی هستند و از آن قوانین بهره می‌برند، و لایحه‌ی اصلاحی را به نظر احتشام السلطنه، رییس و نواب رییس و سایر نمایندگان مجلس رساند و به اتفاق عده‌ای از زرتشتیان پیش رییس و نمایندگان مجلس رفتند و بالاخره موفق شدند که اصلاحات را به تصویب مجلس برسانند و در قانون منظور نمایند. در سال 1287 خورشیدی مجلس شورای ملی موفق شد محمد علی شاه که مجلس را به توپ بسته بود از سلطنت خلع کند. انتخابات دوره دوم مجلس برگزار شد و در این دوره ارباب کیخسرو به نمایندگی زرتشتیان انتخاب شد.
در فاصله میان دوره اول و دوره دوم مجلس شرکت سهامی کل تلفن ایران وضع بدی داشت و تشکیلات اداری منطقی نداشت. در این شرایط از طرف محاسب الممالک محمود شیبانی، ارباب کیخسرو به عنوان مدیرعامل شرکت تلفن انتخاب شد.

پیام خوزستان


در سال 1305 خورشیدی انجمن آثار ملی به دستور رضاشاه تشکیل شد. اولین کار یافتن آرامگاه فردوسی بود. کمیسیونی برای این کار تشکیل شد که چهار نفر در آن عضو بودند: محمدعلی فروغی نخست وزیر، ارباب کیخسرو، هرتزفلد آلمانی و گدار فرانسوی که هر دو مهندس بودند. ارباب کیخسرو به خراسان (توس) می‌رود و پس از تحقیقات کافی می‌گوید: فردوسی را در قبرستان عمومی به خاک نسپردند و جنازه او را به دخترش سپردند و او هم در باغ متعلق به پدرش به نام «باغ قایم مقام» جسد را دفن می‌کند. پس از یافتن محل دفن فردوسی از هرتزفلد و گدار می‌خواهند نقشه‌ای برای آرامگاه فردوسی رسم کنند و همچنین برای مخارج آرامگاه، ارباب کیخسرو پیشنهاد می‌کند ده هزار تومان از طرف صرفه‌جویی‌هایی که از حقوق نمایندگان جمع شده، بپردازند و بقیه را از لاتاری تهیه کنند. خدمات ارباب کیخسرو در مجلس شورای ملی و ریاست مباشرت مجلس که تا سال 1319 خورشیدی ادامه داشت.
اما چه‌کسی ارباب را کشت؟
فرزانه ابراهیم‌زاده در روزنامه همشهری نوشت: 11 تیر‌ماه 1319 کسانی که از خیابان کاخ در حوالی تقاطع سزاوار می‌گذشتند پیکر مردی را دیدند که در هم شکسته روی زمین افتاده بود. 2 روز طول کشید تا آن‌ها فهمیدند آن مرد ناشناس کسی نیست جز ارباب کیخسرو شاهرخ.
هنوز بعد از 80سال کسی نمی‌داند ارباب کیخسرو شاهرخ چرا و چطور آن روز در حاشیه خیابان کاخ افتاده بود. در گواهی فوتش نوشتند، مرگ در اثر تصادف؛ ماشینی که ناغافل آمده بود به پیاده‌رو و او را کشته و رفته بود. اما خیلی‌ها مرگ نماینده زرتشتیان مجلس را حادثه‌ای ساده تلقی نمی‌کرده و نکردند و در همه این سال‌ها معتقد بودند نماینده آزادی‌خواه مجلس شورای ملی کشته شده است. ارباب کیخسرو شاهرخ نماینده هفت دوره مجلس شورای ملی و عضو هیأت رئیسه، بنیانگذار و رئیس انجمن زرتشتیان ایران و تهران، بنیانگذار کتابخانه مجلس، بنیانگذار شرکت سهامی تلفن، پیشنهاد‌دهنده ساخت یادمان و آرامگاه فردوسی بود. ارباب کیخسرو در سال‌های پایانی عمرش مانند ارباب جمشید و ارباب بهمن گیو ورشکست و حتی مجبور به فروش خانه شخصی‌اش شد، اما نتوانست از پس بدهی بر بیاید و مرگ باعث باقی ماندن بدهی‌هایش شد.

پیام خوزستان


فرزندان ارباب کیخسرو فعالیت‌های سیاسی بهرام شاهرخ، پسرش را که سال‌ها گوینده بخش فارسی رادیو برلین بود و علیه رضاشاه و بریتانیا صحبت می‌کرد دلیل مشکلاتش می‌دانند؛ مشکلاتی که نهایتا به مرگ مشکوکش منجر شد. به گفته پروین شاهرخ، دخترش، او را در شب 10 تیر در مجلس عروسی دستگیر کردند و فردا صبح پیکرش در خیابان کاخ پیدا شد. حالا در تهران تنها یک کوچه به نام ارباب کیخسرو شاهرخ است و یادگار‌هایی که بعد از 80سال هنوز به یاد یکی از وطن‌پرست‌ترین نمایندگان مجلس ایران باقی مانده است.

http://www.khozestan-online.ir/fa/News/302368/ارباب-کیخسرو؛-خدمات-بی‌انتهای-یک-زرتشتی-به-ایران
بستن   چاپ