پیام خوزستان

آخرين مطالب

نوروزانه؛ سفره هفت سین مادر سیمین بهبهانی! معاونت امور زنان و خانواده

نوروزانه؛ سفره هفت سین مادر سیمین بهبهانی!
  بزرگنمايي:

پیام خوزستان -

رسول جعفریان: گاهی که فرصتی برای مطالعه خاطرات پیش می آید، پشیمان می شوم که چرا آثاری ازین دست رو بیشتر نمی خونم. این وقتها اغلب حیفم میاد برداشت خودم رو از این کتابها ننویسم.
در مقابل گاهی فکر می کنم شاید دیگران تصور کنند این بابا عشق نوشتن داره! و البته فکر کنم درست فکر می کنند! به هر حال این مدت که جسته و گریخته خاطرات سیمین بهبهانی رو به توصیه دوستم آقای هرندی عزیز می خوندم، فکر کردم یک مروری بر اون داشته باشم.
از بهترین خاطراتی است که خواندم. خاطرات سیمین بهبهانی، دختر عباس خلیلی، نواده میرزا حسین میرزا خلیل که از روحانیون مشروطه خواه نجف بود. خود عباس در مبارزات ضد انگلیسی متهم شد و گویا محکوم به اعدام. سیمین داستان فرار پدرش از عراق رو بارها براش تعریف کرده بود و همین جا هم نقلش کرده و این که بیش از یک ماه فراری و دربدر در چاه های نجف دربدر بود تا به یه قطب نما و نقشه به ایران آمد و توی کرمانشاه به یک مسجد رفته با عنوان شیخ علی فتی الاسلام! و از همان جا کار روزنامه نگاری رو شروع کرد و شد عباس خلیلی مدیر روزنامه اقدام. خلیلی در ایران همسری گرفت که علاقه داشت در کار روزنامه نگاری با او همکاری کند. نامش فخر علظما بود و فخری صدایش می کردند و پدرش مکرم السلطان بود، فخری یعنی مادر همین سیمین، که خاطرات به عشق او نوشته شده است. فخری خیلی زود از عباس خلیلی جدا شد، وقتی که سیمین را آبستن بود. اندکی بعد مادر دوباره شوهر کرد و سیمین کنار مادر و پاپا یا به قول خودش شوهر مادرش زندگی کرد. بعدها گهگاه پدر را که همان عباس خلیلی مدیر روزنامه اقدام بود را می دید. این عباس موقعیتی هم پیدا کرد ....
سیمین در این خاطرات جزئیات تهران آن سالها، زندگی یک خانواده نیمه اعیانی که کار فرهنگی می کند. می کوشد تا تمام جزئیات خانه و زندگی را بیان کند. در یک فضای نسبتا پست مدرن. گذشته و حال را تلفیق می کند. گاهی خاطره می گوید، گاهی تحلیل می کند، گاهی .... خیلی تفریح عالی است و این که خاطرات یک زن سرشناس و شاعر برجسته است... «مدت ها بود که از پدرم خبری نداشتم. نه او به سراغم آمده بود و نه کسی مرا به دیدار او برده بود. کم کم به پدری ناپدری که خیلی هم مهربان بود رای شده بودم... در زدند. دویدم و در را باز کردم. مردی در روشنایی کوچه، برابر چارچوب در ایستاده بود و حرکت نمی کرد... پرسیدم: شما.... با بغضی در گلو و زهر خندی بر لب گفت: سیمین مرا نمی شناسی....»
در همین روزها بود که پاپا خبر شهادت سید حسن مدرس را بیخ گوش مادرم زمزمه کرد... مادرم گفت: مدرس از نمایندگان آزادی خواه مجلس در دوره های اول بود...»
در این کتاب، آدم های زیادی را می شناسیم. بسیاری از کسانی که در آخر دوره رضاشاه زندان رفتند. آدمهایی که در حوزه ادب و روزنامه نگاری بودند. ... بسیاری از همسایه های سیمین که او از اخلاقیات و فرهنگ آنها بیان می کند و تصویری از تهران آن روز را به یادگار می گذارد.
جالبه است که وسط بحث از سالهای 1317 یا بعد از آن خاطرات سالهای 1363 یا 1365 یا جز اینها را مرور می کنی و می توانی مقایسه ای بین افکار آن روز سیمین، یعنی روزهای جوانی اش با دوران اخیرش داشته باشی.
تصویری که آن روزها از آلمانها در ذهن بود، قداستی که هیتلر در میان ایرانیان پیدا کرده بود ... حتی نسبت بهره وری از اعجاز و رابطه با ماوراءالطبیعه هم به او می دادند... تصویری از مدارس آن سالها، از گفتگوهای کودکانه میان دختران، تا انواع و اقسام درسها و معلمان... و خراب شدن وضع مالی آنها... و بچه مردنی که مادرش به دنیا آورده بود و سیمین مجبور شد او را نگهداری کند و درس را شبانه ادامه دهد تا مادرش بتواند کار بکند.... و در این میان، ضمن بازگشت به وضع معاصر، باز به گذشته سیر می کند و از روزگار جنگ جهانی در ایران می گوید..... مادر کانون بانوان را رها نمی کرد و در کنار صدیقه دولت آبادی و هاجر تربیت و بدر الملوک بامداد و فخر آفاق پارسا و مهکامه محصص و فاطمه سیاح... فعالیت می کرد... و بدین ترتیب گزارشی از کار و فعالیت این زنان برای رسیدن به تجدد ارائه می کند....
این زمانی است که تهران مملو از سربازان امریکایی و روسی و انگلیسی بود و سیمین تصویری از شهر تهران در این دوره بدست می دهد.... در این حال و هوا او شعر گفتن را تجربه می کند و گهگاه چیزی می سراید و برای مادرش می خواند. و درست وسط این عرصات که داریم رویدادهای سال 1320 و بعدش را می خوانیم، یادی از محاکمه صدام می کند و جنگ خونینی که در ایران به راه انداخت ...
و همه این گفتگوها در قالب نامه هایی است که برای دوستی نوشته می شود با خطاب ای مهربان!
و بعدش داستان آذربایجان و مشکلات پسین آن. .. که او همزمان تحصیلاتش را دنبال می کند و مادرش هم همچنان سیاسی و فرهنگی می ماند.... در نامه پیشین نوشتم که چطور مادرم همسر بی وفا و عهد شکن را از خانه بیرون کرد و چطور در بزرگ آهنی را به رویش بست و صبح روز بعد به حزب دمکرات قوام السلطنه پیوست. سرپرستی بخش بانوان و برنامه های فرهنگی او را بر عهده گرفت. [و مقصود از این شهر همان عادل خلعت بری است که سیمین بارها از این خانواده در این کتاب یاد کرده است].
در میان این خاطرات گهگاه از ارتباط ادبی خود با دیگران می گوید و در این میان از شاملو بیشتر. حالا دیگر سیمین ازدواج کرده و دو فرزند دارد.... اسم پسرم را علی گذاشتم. همسرم موافق بود. من به علی (ع) ارادت و علاقه داشتم. کاری به تاریخ نداشتم که در باره اش چه نوشته است. ... برای من علی یک اسطوره بود با همه سجایای اخلاقی، با شجاعت، با انصاف، با محبت، کسی بوده که جهان و هرچه در آن است را در ازای آزار یک پیرزن با هر مذهب و مکتب، به هیچ می شمرده و ظلم را به هیچ قیمت روا نمی داشته. من سر پیش پای چنین موجودی داشتم و هنوز هم دارم. خواه این آرمان، مجسم باشد و خواه متصور در خیال من. (ص 380).
سیمین از تجربیات درونی زندگیش می گوید. از درس و کار و مشکلی که برایش پیش آمد... باز هم به پدرش پناه برد... خانه ای که برای غریب بود. و در ازدواج، چندان جدی نبود اما خانه ای که برایش مطبوع نبود .. اما تحمل کرد و برای شوهر فرزند آورد... و از این پس باز امید بیشتر... این بار برای فرزندی که آورده....
و البته در همین خانه، رفقای شوهرش که می آمدند، آدم های قابلی بودند... سعید نفیسی، علی اصغر حکمت، شهیدی، امین ریاحی، باستانی ... و بسیاری دیگر.
نه ماه پس از تولد علی، او باز آبستن می شود... جالب است کسی که شوهر نمی خواسته، حالا دومین بچه را هم باید به دنیا بیاورد... و یکباره به یاد درگذشت نوه اش می افتد که شهریور 62 به علت سرطان درگذشته... و او را در امامزاده ای در اطراف تهران دفن می کند و خودش هم با پرداخت پولی به مبلغ ده میلیون تومان، اجازه می یابد که وقتی مرد در قبر شوهرش دفن شود....
اما نام بچه دوم سیمین چه بود؟ تولد او مصادف با روز ولادت امام سوم شیعیان حضرت حسین بن علی بود. معلوم بود که نام فرزندم نیز با خود متولد شده است. حسین. (ص 404).
یک مرتبه از روزی که اینها را می نویسد یاد می کند. ایام عید 1388... و یاد گذشته می افتد. سفره هفت سین مادرش.... یاد مادرم به خیر، چه قدر در اجرای آداب نوروز می کوشید که چیزی کم نباشد. در سفره هفت سین او یک کاسه سفید چینی جای می گرفت که با خط خوشی که داشت، هفت آیه قرآن را که با سلام آغاز می شد در آن نوشته بود. زعفران ساییده را در یک ته استکان گلاب حل می کرد و با چوب کبریتی که در آن فرو می برد آیات را گرداگرد کاسه می نوشت. همین که سال تحویل می شد کمی شربت گلاب در کاسه می گرداند و با قاشق چای خوری در کام هر یک از ما فرزندانش می ریخت. خودش هم از آن می آشامید و معتقد بود که شگون دارد... از مذهب آن چه را با عقل و منطق، مطابق بود قبول داشت... اولین روز نوروز عادت داشت که به زیارت حضرت عبدالعظیم برود. مرا هم با خود می برد. ... چندین زیارت نامه به ضریح حرم آویزان بود. اما، مادر با آن که زبان عربی را خوب می دانست و خط آن را می خواند، عادت داشت که زیارت نامه خوانی را دعوت کند که با صدای بلند برایش زیارت نامه بخواند.... (ص 412).
این اواخر سرعت زندگی بیشتر می شود ولی با این حال سیمین گزارش هایی از آنچه را به یاد دارد برای دوستی که او را مهربان خطاب می کند، می نویسد. امروز هشتم تیر 1389 است، و دو ماه است که از مشکل قلبی رنج می برد...
سیمین خودش که شاعر شناخته شده ای است و مادرش هم شاعر بوده و در پایان کتاب چندی از اشعار او را آورده است.... یکی از آنها با عنوان جمال زن این است:
جمال زن نه همین زلف پر شکن باشد
نه عارض چون گل و غنچه ی دهن باشد
نه ژوپ اطلس و نه جامه ی کرپ ژرژت
نه کفش برقی و نه چین پیرهن باشد
جمال زن به حقیقت کمال و عفت اوست
چنین زنی همه جا شمع انجمن باشد
صبا ز قول من این نکته را بپرس ز مرد
چرا ضعیفه در این ملک نام من باشد
اگر ضعیفه منم از چه رو به عهده من
وظیفه پرورش مرد پیلتن باشد
بکوش ای زن و بر تن ز علم جامه بپوش
خوش آن زمان که چنین جامه ات به تن باشد
به چشم «فخری» دانش ز بس که شیرین است
همیشه در طلبش، همچو کوهکن باشد

لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/269043/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

شعرخوانی زیبا از باران نیکراه

منتجب‌نیا: اصولگرایان نمی‌توانند در مجلس با هم کنار بیایند

دکترای افتخاری دانشگاه کراچی به رئیسی اعطا شد

ادای احترام رئیس‌جمهور به مقامِ رهبر استقلال پاکستان

اظهارات جدید وزیر کشور درخصوص گشت ارشاد و طرح نور

رئیسی: خطای صهیونیست‌ها در تعرض به خاک ایران چیزی از این رژیم باقی نمی‌گذارد

پیشنهاد کشور‌های عربی به حماس؛ در ازای دریافت امتیازات سیاسی خلع سلاح شوید

واکنش ایران محاسبات دشمن را به هم ریخت

نظارت بر هزینه کرد اعتبارات حق آلایندگی در خوزستان

ابوعبیده: پاسخ قاطع ایران معادلات دشمن را برهم زد

بازداشت کلاهبردار خرید و فروش خودرو در آبادان

ایستادگی و مقاومت بارز‌ترین ویژگی‌های شهید قرنی است

دشمن در شن‌های غزه گیر افتاده است | پاسخ ایران قواعد جدیدی ایجاد کرد

نگرانی سپاهانی‌ها از تکرار اتفاقات ناگهانی در اهواز

فولاد خوزستان چرا هدف تحریم‌ها قرار گرفت؟

پیام ویژه حزب‌الله به اسرائیل!

بازداشت کلاهبردار معامله خودرو در آبادان

پایگاه‌های اشغالگران صهیونیست زیر آتش سنگین حزب‌الله

القسام: پاسخ ایران، قواعد جدیدی در درگیری با اسرائیل ایجاد کرد | ما از حقوق اصلی ملت خود عقب‌نشینی نخواهیم کرد

خرید تضمینی بیش از 308 هزار تن گندم از کشاورزان خوزستانی

صدور سند برای 56 هزار هکتار از بستر و حریم رودخانه‌ها در خوزستان

عملیات وعده صادق در جهان بی نظیر بود

پلمب یک رستوران بدلیل تخلفات بهداشتی در شادگان

برنامه‌های حرم رضوی به مناسبت شهادت حمزه سیدالشهدا(ع)

ابوعبیده: پس از گذشت 200 روز، مقاومت فلسطین همچنان استوار ایستاده است

داریوش ارجمند: دولت باید به اقتصاد خانواده‌ها توجه بیشتری کند

حواشی یک توهین/ عذرخواهی نماوا پذیرفته نشد!

علی دایی پیگیر وضعیت ترانه علیدوستی شد

به نظرتون سروش با حامد چه صحبتی داشت؟

ویدئویی جدید از رفتارهای عجیب بنیامین بهادری!

تصاویری شگفت‌انگیز از سحابی horsehead و Orion

رکورد تراپ بانوان توسط مرضیه پرورش‌نیا شکسته شد

داستان‌هایی از کریستین اندرسون با لهجه فارسی

فریدون عباسی: امروز ایران به قدرت نوظهور جهانی تبدیل شده است

نطق طوفانی علیرضابیگی: در مقابل گردنکشان و بدخواهان ملت ایران خواهم ایستاد

سخنگوی جبهه پایداری: در دور دوم انتخابات، لیست انقلابی‌تری خواهیم داشت

توصیه انتخاباتی مصباحی مقدم به مردم: از میان نامزدهای باقیمانده، اصلح را انتخاب کنید

القسام: پاسخ قاطع و گسترده ایران، معادلات دشمن را برهم زد

اجرای طرح ملی زراعت چوب با مشارکت بنیاد برکت در لالی +فیلم

نخستین قربانی اقتدار مقاومت در سرزمین‌های اشغالی/ آهارون هالیوا کیست؟

برداشت توت از باغات شهر منصوریه بهبهان+فیلم

آرای جدید انضباطی لیگ برتر اعلام شد

دیدار جمعی از کارگران با رهبر انقلاب فردا برگزار می‌شود

مدیریت متفاوت در قرمز و آبی‌های اهواز؛ یکی دخالت می‌کند، یکی حمایت!

کارگران فردا با رهبر انقلاب دیدار می‌کنند

عکس | تصویر جالب توجه منتشر شده از سوی قسام در دویستمین روز جنگ

لباس خنده‌دار حامد آهنگی و خانم بازیگر در برنامه «شب آهنگى»

«پرویز خان» راهی اکران آنلاین شد

«هما» عاقبت راز خود را برملا کرد

تلاش محمد دلاوری برای شکافتن هسته در سازمان انرژی اتمی