پیام خوزستان
گفت‌وگو با دکتر عباس امام؛
نقد یا ارزشیابی ترجمه؟
يکشنبه 6 بهمن 1398 - 17:08:33
پیام خوزستان - ایسنا/خوزستان دکتر عباس امام در تبیین تفاوت نقد ترجمه با ارزشیابی آن گفت: از هر دیدگاهی که نگاه کنیم «نقد»، نوعی ارزشیابی است. در نتیجه، در عالم واقع هر گاه کسی اقدام به نقد یک اثر می‌کند آن ترجمه را به نوعی از دیدگاه خود ارزیابی، ارزشیابی و ارزشگذاری می‌کند و انتظار می‌رود نکات مثبت و منفی آن را یادآور شود.

عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: برخی بر این باور هستند که بسیاری از نقدهای ترجمه عملا این توازن بهینه را در نظر نگرفته و رعایت نمی‌کنند و در نتیجه از دایره نقد خارج می‌شوند و وارد حیطه انتقاد می‌شوند. به این ترتیب، می‌بینیم که بیشتر بحث چگونگی اجرای کار مدنظر است، وگرنه هیچ نوع نقد ترجمه‌ای را نمی‌بینید که ترجمه مورد بررسی خود را به گونه‌ای مورد ارزیابی، ارزشیابی و ارزشگذاری قرار ندهد.
وی در تعریف اصطلاح «نقد ترجمه» توضیح داد: از نظر بنده، «نقد ترجمه» یعنی بررسی نکات ضعف و قوت یک اثر ترجمه شده بر اساس اصول متعارف سنجش ارزش یک اثر ترجمه شده. در انجام این عمل، ادبیات کلامی یا نوشتاری نقد اهمیت بسیاری دارد به نحوی که ناقد به گونه‌ای نقد منصفانه، عالمانه و غیر پرخاشگونه کند که احساس نشود هدف فقط تخریب مترجم یا عیب‌جویی بیش از اندازه است، بلکه هدف انجام کاری در راستای تعالی فرهنگی باشد.
امام با اشاره به ملاک‌های نقد ترجمه خاطرنشان کرد: در نقد یک اثر ترجمه شده باید به دنبال این باشیم که ببینیم آیا مترجم در ترجمه خود نکات گوناگون و ریز و درشت ترجمه مناسب را رعایت کرده است یا خیر؛ از مسایل واژگانی، نحوی، سبکی، گفتمانی گرفته تا نکات دیگر.
این مترجم در پاسخ به این پرسش که آیا برای «نقدِ ترجمه» الگو و چارچوب‌ نظری خاصی وجود دارد؟ تصریح کرد: یک الگوی ثابت و ایستای خاص، خیر اما اصول موضوعه تقریبا اجماعی بله. این را از این جنبه می‌گویم که مثلا در چهار دهه گذشته در عالم ترجمه‌پژوهی ده‌ها الگو و چارچوب نظری مطرح شده است. طبیعی است هر یک از این الگوها و چارچوب‌ها ممکن است برای نقد یک یا چند گونه ترجمه مفید و راهگشا باشد، اما من بعید می‌دانم در حال حاضر الگو و یا چارچوب نقدی وجود داشته باشد که تمام صاحب نظران ترجمه آن را حلال همه مشکلات همه نوع ترجمه بدانند. دست‌کم اطلاعات محدود من این گونه به من حکم می‌کند. اما، اگر منظور این باشد که برای نقد هر مورد خاص ترجمه، به صورت سامانمند عمل کنیم و از ابتدا نقشه راهی در دست داشته باشیم، این سخن متینی است.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز با اشاره به اهمیت تفکیک حفظ زبان، سبک و لحن نویسنده یا مفهوم اثر گفت: تفکیک این دو نکته در عمل کاری است دشوار و بهتر است رعایت هر دو عامل به صورت همزمان مد نظر قرار گیرد. البته، عملیاتی کردن این شعار کاری است مردافکن. ضمنا، بهتر است در کار نقد ترجمه خود را محدود به گونه نوشتاری ترجمه و عاملی به نام نویسنده نکنیم، بلکه زیر و بم‌های ترجمه شفاهی و ترجمه دیداری ـ شنیداری را نیز مدنظر قرار دهیم. بدیهی است در هر نوع ترجمه، در حالت آرمانی هم گزاره مهم است و هم چگونگی طرح و بیان گزاره؛ یعنی هم مضمون و درونمایه و هم لحن و سبک و سبکواره.
امام همچنین به سابقه‌ نقد ترجمه در ایران و کشورهای دیگر اشاره و یادآوری کرد: موضوعی است بسیار کلی که پاسخ آن نیازمند نگارش چندین کتاب و چندین و چند مقاله است! اما، درکل، به نظر بنده روند، روند رو به رشد و رو به تکاملی است. واقعیت این است که نظردهی درباره ترجمه انواع و اقسام ترجمه در تاریخ زبان فارسی پیشینه‌ای دیرپا دارد اما بی‌تردید دوران شروع روند سامانمندسازی نقد ترجمه در ایران از اواخر دهه 1340 شمسی شروع شده و خوشبختانه تاکنون نیز این روند با فراز و فرودهایی ادامه دارد. نقطه شروع این روند در واقع نشریات فرهنگی ـ روشنفکری خارج از حوزه دانشگاه بود و هنوز هم هست ولی این به این معنا نیست که ادعا کنیم همه نقدهای منتشره در چنین نشریاتی تمام اصول موضوعه نقد علمی را به کار برده و یا می‌برند.
وی در باب آسیب‌شناسی نقد ترجمه در ایران و اینکه چه مواردی مهم به نظر می‌رسد و لازم است مورد توجه قرار گیرند و برایشان چاره‌اندیشی شود، گفت: تنها نکته آسیب‌شناختی مورد توجه من، اکتفای عمده به نقد ترجمه آثار ادبی است، در حالی‌که در هر سال ده‌ها و بلکه صدها اثر در زمینه‌های گوناگون علمی، فنی، پزشکی و غیره به فارسی برگردانده می‌شود، خواه کتاب و خواه مقاله و جز آن، مانند فیلم، سریال و انواع مستندها. به نظر من، این امر نشان‌دهنده سیطره رویکرد ادبیات‌زده ما به مسایل ترجمه‌پژوهی است که هرگاه سخن از نقد ترجمه می‌شود بی‌درنگ فقط نقد ترجمه آثار ادبی فرایادمان می‌آید و از نقد انواع گوناگون دیگر ترجمه‌های موجود غفلت می‌کنیم. البته، این نکته به هیچ وجه به معنای نادیده انگاشتن چالش‌های خاص متون ادبی در مقایسه با سایر متون نیست، اما اینکه دایره نقد ترجمه را فقط محدود به ترجمه متون ادبی بدانیم نشانگر نوعی نگاه فروکاهنده و غیرواقع‌بینانه است.
استاد زبان انگلیسی دانشگاه شهید چمران اهواز در زمینه ارایه راهکارهایی برای رفع معضلات موجود در حوزه‌ نقد ترجمه در کشور پیشنهاد کرد: گسترش انتشار نشریات تخصصی نقد ترجمه و یا تخصیص بخشی از صفحات نشریات به نقد ترجمه (همانند کاری که سال‌ها قبل در نشریه وزین "مترجم" عملی شد ولی به عللی نامعلوم پس از چندی متوقف شد) می‌تواند بسیار موثر باشد. همچنین، توجه بیشتر به نقد ترجمه در دروس رشته دانشگاهی مترجمی حتی در سطح دوره کارشناسی که می‌توان برای درس‌آموزی مثلا در نیم‌سال هفتم و یا هشتم تحصیل دانشجو را با اصول و معیارهای نقد ترجمه و نیز با چند نمونه نقد ترجمه مناسب به فارسی یا انگلیسی آشنا کرد. البته، همین کار را می‌توان برای دانشجویان سایر رشته‌های دانشگاهی به طور عام نیز انجام داد تا به این ترتیب بتوان به ارتقای فرهنگ عمومی نقد در کشور کمک کرد.
امام در ادامه به فرهنگسازی نقد ترجمه در کشور اشاره و خاطرنشان کرد: به گمانم عمده پاسخ به این پرسش، در پاسخ بالا آمده است، هر چند به اختصار. ولی رعایت اصول نقد ترجمه علمی، منصفانه و غیرپرخاشگونه از سوی ناقدین در رشته‌های گوناگون می‌تواند در فرهنگسازی و الگوسازی برای نسل‌های جوان‌تر بسیار موثر باشد. نباید مدرسان نقد ترجمه فقط به ارایه نظری الگوهای گوناگون نقد ترجمه اکتفا کنند بلکه خود عملا وارد گود این زمینه خطرخیز شده و با نمایش عملی نقدهای عالمانه، منصفانه و غیرپرخاشگونه آثار ترجمه شده چم و خم این کار را به دیگران بیاموزند.
وی به لزوم ورود به آموزش «نقد ترجمه» و آشنایی بیشتر با اندیشه‌ انتقادی در موضوع ترجمه در کشور پرداخت و گفت: وجود نقدهای گوناگون در زمینه‌های متعدد شاخص این امر است، هرچند با توجه به گسترش شگفت‌انگیز مطالب ترجمه شده در کشور، کارنامه نقد ترجمه به لحاظ کمی و کیفی هنوز ضعیف است اما خوشبختانه فرایندی رو به رشد و تکامل را پشت سر می‌گذارد. البته، باید این نکته را نیز در نظر گرفت که "نگاه انتقادی" با "نگاه ایرادگیری" یکی نیست چراکه خود اصطلاح "نگاه انتقادی" که ترجمه اصطلاح انگلیسیcritical thinking و یا critical attitude است به همان معنای نقد عالمانه، منصفانه و غیرپرخاشگونه است و با به اصطلاح "گیر دادن" و "مته به خشخاش گذاشتن" (که هر دو دارای بار معنایی منفی هستند) تفاوت دارد.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز برای آموزش کاربردی با هدف بهره‌وری بیشتر در تربیت منتقد خبره‌ ترجمه توصیه کرد: آشنا ساختن علاقه‌مندان با نمونه‌های خوب و بد نقد ترجمه می‌تواند بسیار موثر باشد و خوشبختانه در کشور و در تاریخ ترجمه در ایران هم نمونه‌های خوب و عالی نقد عالمانه داریم و هم نقدهای غیرعالمانه و آبکی که می‌توان گاه با کنار هم نهادن آن‌ها به علاقه‌مندان یاد داد "چه باید کرد؟" و "چه نباید کرد؟"
امام به این پرسش که آیا نقد ترجمه را می‌توان شغل به حساب آورد؟ جواب داد: در شرایط فعلی که قطعا پاسخ منفی است ولی در صورت فراهم بودن شرایط آرمانی، بله. شما در نظر بگیرید در شرایطی که روزانه هزاران مطلب در زمینه‌های گوناگون و به شکل‌های گوناگون نوشتاری، شنیداری و نیز شنیداری ـ دیداری به/از فارسی ترجمه می‌شود اگر شرایط عینی و مالی مناسبی در کشور وجود داشته باشد که بتواند نقد علمی، منصفانه و غیرپرخاشگونه را پشتیبانی کند قطعا در آن صورت این رشته خود می‌تواند باعث اشتغال گروهی خاص گردد و رشد و بالندگی فرهنگی کشور را نیز به پیش ببرد.
انتهای پیام

http://www.khozestan-online.ir/fa/News/152309/نقد-یا-ارزشیابی-ترجمه؟
بستن   چاپ